در مطالعه تاریخچه هنرهای رزمی پیش از آنکه تفکر و تعمق کنیم مجبوریم به حقایق نادر متکی باشیم .
استادان قدیمی ، دانش خود را با آمادگی آشکار نمی کردند. اگر آنها به فردی اجازه می دادند در تکنیکهایی که در طول دراز گرد آوری کرده بودند ، سهیم شوند در حقیقت امتیازی بود که به افراد منتخب اعطاء می کردند.
داستانها مملو از جوانانی است که سالها در انتظار می مامندند تا افتخار ورود به حیطه تمرین به آنها داده شود و زمانی که وارد این حیطه می شدند از مبادله اطلاعات و دانش خود که در طی چند سال تمرین کسب کرده بودند با افراد خارج از محل تمرین منع می شدند .
در بسیاری از مدارس ، تمرینات بطور مخفیانه اجرا میشد و وجود مدرسه نیز اغلب از چشم افراد متعدد کشور مخفی می ماند .
سنتهای رزم بندرت به ثبت می رسید و ضبط می شد اما از طریق بیان شفاهی به افرادی منتقل می گردید که به حفظ رازداری قسم یاد می کردند . بعنوان مثال (( تای چی )) به یک سری تئوری که قدرت آن به ۲۰۰۰ سال می رسد ، وابسته است اما تا سال ۱۷۵۰به ثبت نرسیده. چنین سنت رازداری است که انجام تحقیقات در مورد پیشرفت هنرهای رزمی را فوق العاده مشکل می سازد .
مطلب مهم این است که هنوز هم برخی از این تعصبات رازداری در طرز تفکر و اندیشه استادان جدید گنجانده می شود . تکنیکها روی طومارهای پنهانی نوشته ، کپی شده ، و سپس از طریق استاد به هنرجو داده می شود .
استادی که در آشکار کردن هنرش عزم کرده است تعلیم پیشرفته خود را اغلب از یک نظامنامه مرکزی که فقط به جانشین مورد تائید خود منتقل می کند ، مضایقه خواهد کرد . اگر داوطلب مناسبی ظاهر نشود تکنیک از بین خواهد رفت مگر اینکه یکی از مریدان و هواخواهان قادر به کشف یا اختراع مجدد آن باشد.