در فاصله میان سالهای ۵۰ قبل از میلاد و قرن ۳ میلادی، زندگی نظامی نظیر چینی و هندوستان چگونه بود؟ آیا شرایط تکامل فرم تخصصی رزمی مناسب بود که بعدها به عنوان پیشرو هنرهای رزمی امروزی شناخته شود؟
روی مدرک موجود تحقیقی صورت نگرفته است و بعلاوه با این پرسش فلسفی خاصی که در ذهن است نیز حاصلی کسب نشده است اما در سیستمهای نظامی چین و هندوستان باستان بخوبی ثبت شده است و اطلاعات کافی نیز در اختیار ماست تا بتوانیم زندگی نظامی را در آن دوران و در آن مکانها به تصویر بکشیم. از آنجا که نبرد و هنرهای رزمی از اصول ضروری جنگ بشمار میرود، بسیار مفید است که نگاه مختصری به پیشرفت سنتهای رزمی در مشرق باستان بیندازیم.
تا قبل از سال ۵۰۰ قبل از میلاد، چین به عنوان یک کشور و قوم وجود نداشت. این سرزمین که توسط سیستم اجتماعی آنها بطور اساسی فئودالی بود.
نبرد و ستیز شایع بود. اما ارتش دهقانان که توسط فرمانروایان محلی جنگ هدایت می شد، اغلب کوچک بود. فرمانروایان جنگ بر ارابه هایی سوار شده، بطرف میدانهای نبرد تاخته، تیرها را بطرف ارتش پیاده نظام ، دهقانان بیچاره که توسط حریفان خود به جنگ فراخوانده شده بودند، شلیک می کردند. گاهی اوقات برای اینکه در مورد نتایج حاصل تصمیم گیری کنند و شرایطی را به مورد اجرا بگذارند، نبردهای انفرادی (روش نبردی که اساساً یک هنر رزمی بود) را در مقابل ارتش دشمن اجرا میکردند.
جنگها بطریق تشریفاتی برگزار می شود بطوری که در طی فصول معین و تحت شرایط دیگری نظیر پس از مرگ رهبر، منع می شدند، ممکن بود که ارتشها چند روز استراحت کرده و زمان ضربه زدن را به پیشگیری موکول کنند.
ایالات کوچکتر بتدریج توسط ایالات بزرگتر بلعیده شد و همچنان که موفقیت افزایش یافت ، شهرهایی که جمعیت آنها به ۷۵۰٫۰۰۰ نفر می رسید. در چین رشد کرد. تا اواخر قرن ۵ قبل از میلاد بود که تجارت میان این مراکز جمعیت گسترش یافت. در میان اشیاء و لوازمی که میان بازرگانان معامله می شد میتوان از سلاحهای پیشرفته ای که آهنگران بمقدار زیاد آنها را تولید میکردند. نام برد. نوعی فولاد که از کیفیت پائین برخوردار بود، تکمیل شد و بنابراین فرمانروایان اولیه دوران جنگ ایالات (۱۹۸۰ – ۲۲۱ قبیل از میلاد) توانستند ارتشهای خود را به سلاحهایی . مجهز کنند که در کارخانه های ذوب فلزات تولید می شد و در انبارها ذخیره می گشت .
دستگاه ایوان سالاری ایالتی باستان نیز برای تجهیز و تغذیه این ارتشها و همچنین برای آموزشی به آنها توسعه یافت. آموزش فنون جنگ که قبلاً به فرمانروایان جنگی طبقه اشراف محدود می شد . اینک بصورت مرکز افسران حرفه ای آموزشی دیده و افسران مجهز درآمد.
در نتیجه جنگ و نبرد، مخرب تر، گمراه کننده تر و قاطعانه تر شد. ارتشی های چند صد هزار فری که شامل نیروهای پشتیبانی می شد راهی میدانهای نبرد شدند.
ارتشی های حرفه ای را ، گروه جدیدی از متخصصین همراهی می کرد که عبارت بودند از: متخصصین، مهندسی، نقشه برداری، علائم و غیره. در این میان «سان تسو» جزء مشهورترین افراد در زمره یکی از متخصصین برجسته فنون رزمی است که مطالعه کتابش یعنی (هنر جنگ ) که (۳۵۰سال قبل از میلاد )هنوز هم برای تمام پرسنل نظامی مشتاق و آرزومند ضروریست. گفته میشود که افکار (سان تسو) در مورد جنگ و نبرد ، ((ما ارسه – تونگ )) تأثیر قرار داده باشد.
بنابراین هنرهای رزمی که توسط فرمانروایان جنگی محلی مورد تمرین قرار می گرفت تا ۳۰۰ سال قبل از میلاد از مرحله هنرهای رزمی گذشت و با این وجود ممکن است که شرایط در جنبه های دیگر زندگی چینی یعنی زندگی غیرنظامی، پیشرفت هنرهای رزمی را تشویق کرده باشد.
دردوره جنگ ایالات و پس از آن بود که گروههای راهزنان و افراد متمرد، حومه چین را فرا گرفتند زیرا سود بسیاری از طریق تجارت میان ایالات حاصل می شد. بازرگانان مجبور بودند برای محافظت از جان و کالاهای خود از دست افراد یاغی و راهزن، محافظین را استخدام کنند. افرادی که به عنوان محافظ استخدام می شدند، اغلب در فاصله نزدیک به نبرد می پرداختند، این موقعیت کاملاً مناسب افراد دست اندرکار هنرهای رزمی بود. کاروانهای تجاری که به مناطق دوردست کشور اعزام می شدند، رؤسای آنها محافظین را برای سفرهای طولانی و جلوگیری از بروز خشونتها در مسیر و راهها که تحت شرایط سخت در سفر صورت می گرفت، استخدام نموده و افراد دست اندرکار هنرهای رزمی برای کسب معلومات و تکنیکهای سایر محافظین در این فرصت هنرهای رزمی را به نمایش می گذاشتند، شاید تحت چنین شرایطی بود که فنون رزمی در مشرق زمین تکامل یافت .